آیداآیدا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

ماه آسمون زندگی ما

ماه آخر

امروز ساعت 2:30 وقت دکتر داشتم با علیرضا رفتم . وزنم 2 کیلو از دفعه پیش بیشتر شده 68 کیلو شدم . فشارم پایین بود ضربان نی نی   هم خوب بود ،چند تا تمرین بهم داد که از فردا انجام می دم.وقت بعدیم 2 آذزه . چند روزه پاهام بدجوری ورم کرده دیگه کفشامو نمی تونم بپوشم ، کف پای راستم هم درد می کنه. فکر کنم از زیاد نشستن باشه  خیلی سنگین شدم زود خسته می شم. از فردا باید ورزش کنم .الان که دارم می نویسم نی نی خیلی تکون می خوره نمی دونم بده یا خوب آخه شنیدم تکونای نی نی ماه آخر کم میشه.    شال گردن دوم هم تموم شد : ...
22 آبان 1390

اولین برف تو پاییز

امروز اولین برف پاییزی بارید از ساعت 7 صبح که بیدار شدم تا حالا که ساعت 2 بعد از ظهره داره میاد . بلوار خیلی خوشگل شده ، هوا هم خیلی سرد شده .   چند روزپیش با ژیلا بعضی از لباسای نی نی رو انداختیم لباسشویی تا برای اومدن نی نی آماده باشه .   شال گردنی که می بافتم تموم شد یکی دیگه شروع کردم . ...
20 آبان 1390

چهل روز دیگه

دیروز چون بارونی بود علیرضا تونست مرخصی بگیره با هم رفتیم دکتر .ساعت 2:30 وقت داشتم اما منشی بعد از سه نفر ساعت 3:30 ما رو فرستاد پیش دکتر امان از دست این منشی. وزنم به 66 رسیده 3 کیلو از ماه پیش بیشتر شدم تا حالا 10 کیلو وزنم اضافه شده . فشارم پایین بود دکتر گفت خوبه ضربان قلب نی نی هم خوب بود . دکتر یه معرفی نامه برای بیمارستان بهم داد و گفت باید هر لحظه آماده باشم ، خدا کنه همه چی خوب پیش بره و نی نی سلامت بدنیا بیاد . 2 هفته دیگه 21 آبان وقت دارم . امروز هم بارون میاد منم که همش خونه ام دیگه نمی تونم برم بیرون . همش از پشت شیشه بلوار رو نگاه می کنم . ...
8 آبان 1390

شروع باران پاییزی

  روزهای قبل با ژیلا میرفتم بلوار نزدیک خونه و قدم می زدیم ولی الان دو روزه داره بارون میاد و هوا کمی سرد شده دیگه نمی تونم برم پیاده روی می ترسم سرما بخورم ، کاش نی نی تابستون بدنیا میومد تو سرما هم برای خودم سخته هم برای نی نی. خواهر خوبم ژیلا خیلی هوامو داره  خیلی زحمت می کشه واقعا دستش درد نکنه .     برای نی نی دو تا کلاه بافتم . یه شال گردن هم شروع کردم ولی هنوز تموم نشده ، بافتنی سرگرمی خوبیه . شنبه ساعت 2:30 وقت دکتر دارم نمیدونم وزن نی نی زیاد شده یا نه . وزنم تا حالا از 56 به 63 رسیده .پاهام بعضی روزا باد می کنه مخصوصا موقعی که زیاد سر پا کار می کنم. خوابم هم ب...
6 آبان 1390

2 ماه انتظار

شنبه با ژیلا رفتم سونوگرافی چون وقت نداشتم یک ساعت ونیم معطل شدیم. نتیجه آزمایش و سونوگرافی خوب بود دکترم گفت  کم کم باید بیمارستا ن رو انتخاب کنم  و دو ماه آخر خیلی مراقب باشم  . فاطمه جونم دو روز دیگه بر می گرده خیلی زود گذشت خیلی ندیدمش . امیدوارم زود زود ببینمش . اینم سوغاتی های نی نی که خاله فاطمه براش آورده . روزا تند و تند می گذرن  و انگار نه انگار که 19 روزه سر کار نمی رم . خودمو با خوندن مجله و کتاب سرگرم می کنم ، عصرها هم میرم بلوار نزدیک خونه کمی قدم می زنم ، بعضی روزا هم تو خونه ورزش می کنم  ولی زیاد نمی تونم پشت کامپیوتر بشینم کمرم درد می گیره. امیدورم این دو ماه ه...
6 آبان 1390
1